تحقیق معماری دارای 28 صفحه با فرمت ورد و قابل ویرایش می باشد
معماری هنر و دانش طراحی بناها و سایر ساختارهای کالبدیست. تعاریف جامع تر، بیشتر معماری را شامل طراحی تمامی محیط مصنوع از طراحی شهری و طراحی منظر تا طراحی خرد جزییات ساختمانی و حتی طراحی مبلمان می دانند.
طراحی معماری در اصل استفاده خلاقانه از توده، فضا، بافت، نور، سایه، مصالح، برنامه و عناصر برنامه ریزی مانند هزینه، ساخت و فناوری است به منظور دستیابی به اهداف زیباشناختی، عملکردی و اغلب هنری. این تعریف، معماری رااز طراحی مهندسی که استفاده خلاقانه از مصالح و فرمها با بهره گیری از ریاضیات و قواعد علمی است، متمایز می کند.
آثار معماری به عنوان نمادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور شناخته می شوند. تمدنهای تاریخی نخست از طریق همین آثار معماری شناخته می شوند. ساختمانهایی چون تخت جمشید، اهرام ثلاثه مصر، کالاسیوم روم از جمله چنین آثاری محسوب می شوند. آثاری که پیوند دهنده مهم خودآگاهیهای اجتماعی بودهاند. شهرها، مذاهب و فرهنگها از طریق همین یادواره ها خود را میشناسانند.
معانی و تعاریف
باید توجه داشت که امروزه واژه « معماری » در دو معنای وابسته بکار می رود:
یکی معماری به عنوان «فرایند ساماندهی فضا» که اسممعنا شمرده شدهاست و به یک فعالیت آفرینشگر (خلاقانه) آدمی توجه دارد و بر پایه ی علمی-تجربی، هنر و فناوری ساخت پدید می آید. این برداشت بیشتر از سوی معماران صورت میگیرد.
دوم معماری به عنوان «دستاورد ساماندهی فضا» یا اثر معماری که اسمذات شمرده شدهاست و به ساختمانهایی اشاره دارد که پیش از ساخت آنها این فرآیند پیموده شدهاست. این برداشت بیشتر از سوی باستانشناسان و مورخین معماری بکار می رود.
در یک تعریف کلی از معماری ویلیام موریس چنین می نویسد:
معماری؛ شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشر را در بر می گیرد و تا زمانی که جزئی از دنیای متمدن بشمار می آییم، نمی توانیم خود را از حیطهٔ آن خارج سازیم، زیرا که معماری عبارت از مجموعه اصلاحات و تغییراتی است که به اقتضای نیازهای انسان، بر روی کرهٔ زمین ایجاد شدهاست که تنها صحراهای بی آب و علف از آن بی نصیب ماندهاند. ما نمی توانیم تمام منافع خود را در زمینه معماری در اختیار گروه کوچکی از مردمان تحصیل کرده بگذاریم و آنها را مامور کنیم که برای ما جستجو کنند، کشف کنند، و محیطی را که ما باید در آن زندگی کنیم شکل دهند و بعد ما آن را ساخته و پرداخته تحویل بگیریم و سپس شگفتزده شویم که ویژگی و کارکرد آن چیست. بعکس این بر ماست که هر یک، بنوبه خود ترتیب صحیح بوجود آمدن مناظر سطح کره زمین را سرپرستی و دیدبانی کنیم و هر یک از ما باید از دستها و مغز خود، سهم خود را در این وظیفه ادا کند.
در تعریفی دیگر از لوکوربزیه (یکی از بزرگترین معماران تاریخ) میگوید:
معماری بازی است با اشیاء در زیر نور
ریشهء واژه
واژه «معماری» در زبان عربی از ریشهٔ «عمر» به معنای عمران و آبادی و آبادانی است و «معمار» ، بسیار آباد کننده. در زبان فارسی برابرهایی گوناگونی برای آن آمدهاست مانند : «والادگر» ، «راز» ، «رازیگر» ، «زاویل» ، «دزار» ، «بانی کار» و «مهراز». مهراز، واژهای است که از «مه» + «راز» درستشده و مه برابر مهتر و بزرگ بنایان است. بنابراین از دو بخش « مه » ، بهمعنای بزرگ و «راز» بهمعنای سازنده درست شدهاست. این واژه برابر مهندس معمار به تعبیر امروزی است. در زبان لاتین نیز واژه «architect» از دو بخش archi به معنای سر، سرپرست و رئیس و tecton به معنای سازنده درست شده که کاملاً همتراز با واژه مهراز می باشد. مفهوم دقیق واژه معماری ریشه در واژه یونانی archi-tecture به معنای ساختن ویژه دارد, ساختنی که هدایت شده و همراه با آرخه باشد. آرخه(arkhe)از فعل آرخین(arkhin) به معنای هدایت کردن و اداره کردن است.
معماری مدرن (نوین)
امروزه برخی از نویسندگانی که به این موضوع میپردازند، حتی مدعیاند که جنبش نوین، حکم گونهای «کلاف سردرگم» را دارد؛ آنان بر این باورند که معماران مدرن در عالم واقع، «ایدیولوژی» مشترکی نداشتند و به طریق اولی معماری مدرن نمیتوانست اصولاً وجود داشته باشد. جنبش مدرن بیتردید مبنا و جهتگیری ویژه خود را داشته است، و تنها آن دم که این به درستی درک گردد، امکان رسیدن به ارزیابی منصفانهای از پیامدهای آن، و از جمله کوششهای پست مدرن اخیر، فراهم میآید. به این طریق میتوان به نقطه عزیمتی برای جست و جو و پیگیری معماری مردم سالار در عصری که در آن به سر میبریم، دست یافت.
هدف کلی معماری مدرن این است که برای انسان محل سکونتی جدید ایجاد کند. این سکونتگاه جدید باید نیاز به شناسایی را برآورده سازد و بدین ترتیب تجلی «رابطه دوستانه» جدید بین انسان و محیط زیست او باشد. لوکوربوزیه در سال ۱۹۲۳ نوشت: « مسئله خانه، مسئله عصر است.»، «تعادل اجتماع به این مسئله بستگی دارد. معماری، در این دوره نوسازی، نخستین وظیفهاش تجدید نظر در ارزشها و عناصر تشکیل دهنده خانه است.»
نخستین آگهی (اعلامیه) مهم بینالمللی معماری نوین، وایسنهوف در اشتوتگارت –1927- در واقع نمایشگاهی با عنوان «سکونتگاه» بود. جنبش مدرن با در نظر گرفتن سکونتگاه به عنوان نقطه عطف، سلسله مراتب سنتی کارهای ساختمانی را دگرگون کرد. کلیسا و قصر، به عنوان مهمترین کارهای گذشته، اهمیت خود رااز دست دادند، و از آن زمان به بعد موسسات عمومی دولتی ، «توسعه» خانه را مورد توجه قرار دادند. به موجب همین امر نوعی نگرش دموکراتیک جدید، بر پایه ی ساختار دنیای نوین پدید آمد.
بارها پیشگامان معماری مدرن تازگی جهان مدرن را یادآور شدند، و تأکید کردند که اکنون معماری نمیتواند با فرمهای گذشته به کار رود. در این باره، شعار لوکوربوزیه بسیار شناخته شده است: «عصر مهمی آغاز شده است. روحیه جدیدی به وجود آمده... سنتها و رسوم باعث سرکوب معماری شدهاند. «سبکها» دروغ اند... عصر متعلق به ما، و سبک متعلق به آن ، روز به روز معین میشوند.» و میس ون دروهه میافزاید:« نه دیروز، نه فردا، بلکه فرم را تنها در همین اامروز میتوان معین ساخت.» این عقیده که بیان شد بیتوجه به عقاید سیاسی بود، گرچه هر دو با نگرشی ریشهای با یکدیگر پیش میرفتند. هانس مه یر مارکسیست در مقالهای با عنوان «دنیای نوین» نوشت: «هر عصری فرم جدید خود را میطلبد. هدف ماست که به دنیای جدید، شکلی جدید با معانی امروز بدهیم. اما دانش ما از گذشته باری است که بردوش ما سنگینی میکند...» نتیجه آنکه، معماری باید از نو دست بهکار شود «انگار هرگز پیش از این نبوده است»، و این هدفی است که پیش از این درباره آغاز قرن مطرح نشده بود.
در گذشته تصور فضا و فرم همچون نگارههایی یکپارچه مینمودند که همزمان دارای ویژگیهای بنیادی(کلی) و محلی (تفصیلی) بودند. چنین انگارههایی عبارت بودند از ستون، طاق، ستنوری، برج، هرم، و سقف گنبدی. لوکوربوزیه با درک این موضوع معماری را به عنوان «بازی استادانه، درست و شکوهمند حجمهایی که در پرتو نور گرد یکدیگر میآیند... و بدین ترتیب مکعب، مخروط، کره، استوانه، و هرم فرمهای بسیار مهمیاند...» تعریف میکند.
مـعـمـاری قـبـل از اسـلام
معـماری ایرانی را باید بطور صحـیح از اعـماق تاریخ ایـن سرزمـیـن کهـن مـورد بررسی قـرار داد.
معـماری ایرانی به شـش قـرن قـبل از میلاد مسیح باز می گـردد، که مـشـخـصات هـر دورهً معـماری را در دوره های مـخـتـلف تاریـخـی شـرح می دهـیـم
-1 معـماری دوران ماقـبـل تـاریخ تـا زمان حـکـومت مادها.
-2 معـماری از زمان حکـومت مـادهـا تـا پـایان دوره حـکـومت ساسانیان .
در رابـطه با معـماری ایران، بایـد به خـوانـنـدگـان یـادآوری شـود، تـغـیـیـراتی کـه در رابـطه بـا هـنـر پـیـشـیـنـیان ایـران در معـماری داده شـده و نـحـوهً ساخـتمان سازی آن دوران. در سخـنی کـوتاه مـی تـوان به : حکـاکـی بـر روی سـنگ، گچکاری، نقاشی، آجرکاری، آئینه کاری، کاشی کاری، موزائیک کاری و دیـگـر کـارهـای تـزئـیـنی اشـاره کرد.
الـبـتـه مـا بایـد استـثـنـاهـایی هـم بـرای ساخـتـمان هـای چـنـد شـکـلی کـه بـرای مـواردی خـاص اسـتـفـاده می شد، قـائـل شـویم. این گـونـاگـونـی بـرآمـده از نـیـازهـای خـاص مـردم در زمـانـهـای مـتـفـاوت بـوده است.
هـنـرمـنـدان ایـرانی بـه دنـیـا ثـابـت کـردن کـه تـوانائـی هـای بالایی دارنـد و شـامـل احـتـرام بـسیار، بـخـاطر اثـرهـای تـاریخـی مـنـحـصر بـفـرد فـراوانـی کـه از خـود بـجـای گـذاشـتـه، هـسـتـند.
بـنـظر مـشکـل می رسد که بـتوان معـماری ایرانی را از زمانـهـای بـسـیـار دور تـا بـحـال طـبـقـه بـنـدی کرد. اما، تـرتـیـبات زیـر مـی تـواند چـشـم انداز وسـیـعـی از ایـن کـارهـا در اخـتـیـار شـمـا قـرار دهـد: کـلـبه هـای ماقـبل تـاریـخ، شهـرهـا و قـصـبه های اولـیه، اسـتحـکـامات و دژهـای نـظـامی، معـابـد و آتـشـکـده ها، مـقـبـره ها و آرامـگـاه هـای بـزرگ، مـکـانهـای عـظـیـم تـاریـخـی، سـدهـا و پـلـهـا، بـازارهـا، حـمام هـا، جـاده هـا، مسـاجـد عـظـیـم، بـرجـهـا و مـنـاره هـا، ساخـتـمانهـای مـذهـبـی و محـلهـایی از دوران اسلامی، و هـمچـنـیـن بـنـاهـا و یـاد بـودهـای گـسـتـرده در کـشـور ایران.
از دیگـر چـیـزهـای مهـمی که بـرروی معـماری ایرانی تـاثـیـر گـذار بوده است، شـرایط مهـم آب و هـوائی در فلات ایران بوده است. بطور مـثـال سبک معـماری در شـمال کـشـور و کـوهـپـایـه های ایران بـا سـبک معـماری در جـنـوب و کویر ایران تـفـاوت دارد. اکـنـون با مصـادف شـدن بـا اطاعـات تـمام نـشـدنـی و حـیرت آوری کـه امـکـان آن در هـیچ کـشور دیـگـری نـیـست، نگـاهـی داریم گـذرا بـه معـماری ایرانی.